سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جمعه 84 دی 16 :: 6:34 صبح ::  نویسنده : Free Pen !

بازدلم برایت تنگ شد وسراغ گلدان کوچک خانه مان رفتم ومثل همیشه  فقط به درد دلهایم گوش داد وهیچ کلامی ازکلام بر نیاورد،از قاصدکها سراغت را گرفتم هیچ نگفتند،به ماهی های حوض خانه نگریستم با زبان خود دعا میکردند وازاشک چشمانشان تمام حوض پرازاب شده بود.
کاش گلدان کوچکمان سخن میگفت .
کاش قاصدکها پیامی میآوردند.
کاش اینجا همه با هم مهربان بودند.
کاش عطر یاس تمام کوچه را فرامیگرفت.
کاش کربلا اینجا بود............کاش...............
آنقدر حرف دارم که نقطه چین هم توانایی نشان دادن نوشته هایم را ندارد.
آنقدر خسته ام که حتی میلی به زندگی هم ندارم.
راست میگویم اگر حسرت دیدارت را نداشتم تا کنون استخوانهایم هم پوسیده بود.
اگر شوق وصالت را نداشتم تا الان زیر خرمنها خاک ..............
آنقدر مردم قسم دروغ خورده اند که دروغ بالا میاورند.
آنقدر شهر شلوغ شده که مردم خودشان راهم گم کرده اند تا چه رسد به شما.
انقدر پیچ خم خیابانها و کوچه ها زیاد شده وبرجها سقف اسمان را شکافته اند که همه قبله را گم کرده اند.
وقتی به بچه ها میگویم آسمان آبیست میخندند،باور نمی کنند که درختان سبز بودند.
تورا به آوای باران قسم بیا وآسمان شهرمان را آبی کن.
تورا به دل نوازی درختان قسم بیا و سبزی زندگی را نشانمان بده.
بیا و پرستو ها را شاد کن.
بیا.

 

یا علی مددی




موضوع مطلب :


پنج شنبه 84 دی 15 :: 7:7 صبح ::  نویسنده : Free Pen !

آنچه می خوانیدمتن پیام برادر قربانی فرمانده وقت لشگر ۲۵ کربلا است که در

 آستانه عملیات والفجر ۱۰ خطاب به مردم مازندران ارسال شد:

 

◄◄◄ در سرتاسر سنت معصوم خون این سیلاب شاهد است که همه ذهنیت های عافیت طلبانه را لایروبی کرده است.آرمان ها اعتقادات و بینش ها از زمان حضرت امیر تا فرزند امام حسن عسگری یکی بود.دوازده شیوه و یک آرمان خلاصه ترین تعریف برای ۲۵۰ سال حیات آن ایده است و هر کس مقدس تر و محتاطتر از فرزند زهرا (س) شود حقه باز است و نقشه در سر دارد و دنبال نامی یا نانی است.این خشک مقدس ها با این مغزهای دو گرمی و سینه های تنگی که گنجایش آرمان های مترقی الهی را ندارد فکر نکنند که می توان آروغ زد و با فرار از جنگ و گوشه نشینی بخشنامه صادر کرد.گذشت آن روزی که چشم در چشم سید الشهدا می ایستادند و تسبیح می چرخاندند و پنج ساعت دلیل شرعی و عقلی می آوردند که آقا مسلمان کشی راه نیندازید شرعا اشکال دارد.مگر فراموش کردند ناله هایی زنان و خواهران این مملکت را که در خرمشهر و بستان و دیگر شهر ها مورد تجاوز بی شرمانه سگ صفتان بعثی کافر قرار گرفتند.این ها حافظه انقلاب را خیلی دست کم گرفتند.شیعه ولایتی راستین از وقتی که بر دستان حسین بن علی بوسه زد و شمشیر به امانت گرفت می دانست که نمی تواند جاز بزند و در ضمن مذهبی هم بماند.فقط می تواند خود را بفریبد.آن ولایتی هایی که همیشه فس فس می کنند تا عصر عاشورا به کربلا برسند و فقط وقتی وارد معرکه می شوند که کار از کار گذشته و جنازه ها لگد کوب است و گوشواره از گوش دختر بچه های حرم می کنند تازیانه به صورت سکینه می زنند و زنجیر به گردن علی بن الحسین انداخته اند و وقتی هم که خود آقا تشریف بیاورند می گویند از کجا که شما خود آقا هستی؟امام زمان که نباید اهل خونریزی باشد و آنگاه این شمشیر انتقام ولایت است که روی شاهرگشان می درخشد و نهری از خون آدم های بی دین راه می اندازد.در هر صورت یا عافیت یا عاشورا یکی را باید ترجیح داد.انقلاب هوادار تمام وقت می خواهد که در صورت لزوم خود را به پتو بپیچد و در روی مین غلت بزند یا مثل کسی که برای لو نرفتن عملیات خود را روی مین منور با ۲۵۰۰ درجه حرارت بیندازد یا حسین گوید و جزغاله شود.فقط قیافه مذهبی کافی نیست.جوانی که نمازش را می خواند و در تمام این هفت سال که انقلاب زیر آتش و دود مقاومت می کند و بین ضعفا پشت جبهه مانده و اخبار جنگ را از رادیو گوش می کند فکر نکند که در ثواب مجاهدین شریک است.گذشت آن زمانی که در رختخواب می خوابیدند و در ثواب مجاهدین شریک بودند.نمی شود در بازار به یاد رزمندگان اسلام صلوات فرستاد اما معنی سیاه شدن انگشتان را در سرمای پایگاه های قلل کردستان نفهمید.اگر قیافه به ظاهر مذهبی بگیری و راست راست از حوزه تا دانشگاه و از بازار تا اداره یا محل کار راه بروی و فریاد جنگ جنگ تا پیروزی سر دهی اما تشنگی و درد در راه خدا را تجربه نکنی و در محاصره دشمن نیفتی و جنازه برادرت را چند ساعت به دوش نگیری مذهبی نیستی.صداقت در سینه ای نهفته است که با ترکش در هم می باشد.شما بچه مسلمان ها که تقید مذهبی دارید حق هیچ گونه توجیهی را ندارید.نمی توانید دور از خطر زندگیتان را بکنید و احساس تکلیف از شما سلب آآرامش نکند. نکند خدای ناکرده دانشگاه سنگر باشد دبیرستان سنگر باشد اداره سنگر باشد اما فقط جبهه سنگر نباشد.برادران دنبال دنیا نباشد.انقلاب به شما نیاز دارد.وقت برای زندگی کردن هست اما این موقعیت از زندگی کمیاب تر و قیمتی تر است.خدا را خوش نمی آید بنجل استعداد های به درد نخور و ته مانده اجتماعاتمان را به انقلاب بدهیم.انقلاب که گدا نیست.غربال خداوند است که در دست سرنوشت به پس و پیش می رود و نیروهای صادق را از ریاکاران متظاهر جدا می کند.پشت جبهه فقط جای ناتوانان است.اگر با ترفند های خودباورانه تنپروری را به خود بقبولانیم و کار خود را توجیه کنیم مورد لعن و نفرین قرار خواهیم گرفت.تحت حمایت و شجاعت و دلیرمردی فرزندان شما بود که بر بالای گلدسته مسجد فاو پرچم اسلام را به اهتزاز در آوردیم.با دعاهای خالصانه شما و روی آوردن به جبهه ها ضربه نهایی را بر پیکر پوسیده صدام زده و پرچم پر افتخار اسلام را بر گلدسته های حرم حسین ابن علی به اهتزاز در آوریم و به امامت امام امت نماز رادر حرم اباعبدلله الحسین به پا داریم

 

۞ ان شاءالله ۞

 ((پیام برادر قربانی از وبلاگ شهداء اخذ شده ))

یا علی مددی




موضوع مطلب :


<   1   2   
فقط حیدر امیرالمومنین است
درباره وبلاگ

بنده ی از بندگان خدا
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 41
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 133697